معرفی و تاریخچه خور
خور شهری از توابع بخش مرکزی شهرستان خور و بیابانک در استان اصفهان است.تاریخ شکلگیری آن به درستی معلوم نیست ولی آنچه از شواهد و قراین و دست نوشتههای قدیمی استنباط میشود حداقل تا قرن پنجم و ششم هجری میتوان آثاری هر چند نا محسوس را مشاهده کرد. بر روی یکی از دو طوقه علم وقف بر حسینیه خور تاریخ ۹۷۴ هجری حک شدهاست که مربوط به زمان شاه طهماسب است. قبالههایی از خرید و فروش آب و املاک و اسنادی نیز مربوط به ازدواج از دوره شاه سلطان حسین در دست میباشد. تصور بر این است که عامل ارتباط در پیدایش خور نقش مهمی داشتهاست و چشمه دریاشو در قله تین (چشمهای در نخلستان خور) محل مناسبی برای اُتراق کاروانها بودهاست و همین چشمه مردم را به سکونت در این محل کشاندهاست. خور شرقیترین نقطه استان اصفهان است و ارتفاع آن از سطح دریا ۷۹۶ متر است و با استانهای خراسان و یزد و سمنان همسایهاست.ناصر خسرو در سال ۴۴۴ هجری در سفرنامه خود از پیاده و گرمه (جرمق) نام بردهاست، اما از خور یاد نمی کند. وی مجموع آبادیهای منطقه را ۱۲ مورد تخمین زده و از پیاده (بیاضه) به عنوان مرکز و یکی از پایگاههای اسماعیلیه نام بردهاست و از قلعهای در بیاضه نام برده که هنوز آثارش موجود است. نخستین یادکردها از آبادی خور از دوره صفوی است.[
در خور از دوران گذشته آثار زیادی بر جای نماندهاست. در نیم فرسنگی خور (تقریباً ۴ کیلومتر) کوهی معروف به نام پشت قد پا قرار دارد که بر فراز آن ویرانهای دیده میشود و در نزدیکی آن محلی به نام شکم اسب وجود دارد که عامه اعتقاد دارند که اسب علی در آنجا خوابیده و این فرورفتگی را ایجاد کردهاست. بنا به گفته فره وشی محل گذراندن مردگان زردشتی بودهاست.کمی دورتر از پشته قدم پا در کوههای هُونو (Hunu) یک رگه سفید از قله کوه تا پایین امتداد دارد که گویند یکی از مقدسین مشغول ساییدن کشک بوده که کاسه کشک او فروریختهاست.در شرق خور قلعهای به نام قلعه گبرها وجود داشتهاست و بنا به گفته چند تن از کشاوزان سالخورده در حدود هشتاد سال پیش بقایای آن را تخریب کردهاند و از خاک آن برای زمین کشاورزی استفاده کردهاند